نظام سلامت از منظر تحلیل سیستم‌های کلان

health

در مصاحبه نشریه سامانه نو با دکتر محمدرضا رسولی؛ عضو هیأت علمی دانشکده صنایع دانشگاه علم و صنعت ایران و مدیرعامل سجایانگار، نظام سلامت از منظر سیستم‌های کلان مورد بررسی قرار گرفته و نقش و جایگاه سیستم‌های سلامت تبیین شده است.

این مصاحبه توسط آقای امیرحسین گرزین، کارشناسی مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت ایران تهیه و تنظیم شده‌ است.

 

اگر بخواهیم حوزه های مختلف نظام سلامت را که مهندسین صنایع می‌توانند در آن ورود کنند، دسته بندی کنیم. یک لایه سطح کلان حاکمیتی و حوزه‌ی سیاستگذاری نظام سلامت است. در این حوزه با توجه به جنس مسائل موجود، نیازمند حرکت به سمت سیاستگذاری مبتنی بر شواهد (Evidence-based policy making) هستیم. مهندسین صنایع باید بتوانند با نگاه تحلیلی و سیستمی، مداخلات مختلف نظام سلامت را مدل‌سازی کنند. اگر با روش‌های علمی مانند سیستم داینامیک یا دیگر روش‌ها تاثیر مداخلات مختلف در نگاه سلامت را شبیه‌سازی کرده و این موضوع را به یک مداخله‌ی علمی تبدیل کنند، می‌تواند موثر باشد. همان رویکردی که فقدان آن در نظام سلامت مشهود است. در عین حال روش‌های تحلیلی که با رویکرد‌های داده محور شواهد نظام سلامت را تحلیل بکند و از این طریق به سیاست‌های پایین به بالا برسد، از جمله حوزه‌هایی است که در نظام سلامت نیازمند فعالیت بیشتر است. 

حوزه‌ی بعدی در نظام سلامت، حوزه‌ی مدیریت مالی است. مهندسین صنایع با توان تحلیل و مدیریت سیستم های مالی، می‌توانند اثر بخشی مداخلات و رویه‌های مالی را تحلیل کرده و مدل‌های جدید تامین مالی در این حوزه ارائه کنند. حوزه مالی جز حوزه‌هایی است که سازمان هایی نظیر سازمان‌های بیمه‌گر و سازمان‌های سیاست‌گذار به شدت به آن نیازمند هستند. مسئله‌ای نظیر قیمت‌گذاری، رویه‌هایی که می‌توان برای قیمت‌گذاری در نظام سلامت تعریف کرد، حوزه‌ی بکری است که می‌توان به آن پرداخت.

 حوزه‌های مختلف دانش مهندسی صنایع نظیر طراحی شبکه و مدیریت زنجیره تامین می‌تواند در مدیریت سازمان‌های ارائه دهنده‌ی خدمات سلامت مانند بیمارستان‌ها، شبکه‌های بهداشتی، شبکه‌های درمانی یا همچنین رویکرد‌های جدید با نگاه شبکه‌ای مانند نظام ارجاع و پزشک خانواده مورد استفاده قرار بگیرد.ی  اگر ما برنامه‌ریزی تسهیلات نظام سلامت را با استفاده از روش‌های علمی که مهندسین صنایع با آن‌ها مواجه هستند، شکل دهیم؛ ورود مهندسین صنایع را به این حوزه می‌طلبد.

 مهندسین صنایع می‌توانند با تخصصی که در مدیریت زنجیره تامین، تدارک و لجستیک دارند، در حوزه ی منابع نظام سلامت و برنامه‌ریزی این منابع نظیر برنامه‌ریزی تدارک و تامین دارو یا بحث تجهیزات پزشکی یا حتی برنامه‌ریزی تربیت و توسعه‌ی نیروی انسانی ورود پیدا کنند.

 مدیریت فوریت‌های پزشکی، امداد نجات، از دیگر مقولات مرتبط با نظام سلامت هستند که از نظر مدل‌های ریاضی و فرایند‌هایی که این سیستم ها را پشتیبانی کنند، نیازمند فعالیت جدی مهندسین صنایع هستیم.

 شاید در کشور ما ورود مهندسین صنایع در حوزه‌های ذکر شده سابقه طولانی نداشته باشد اما در چند سال گذشته فعالیت‌هایی خوبی در این حوزه صورت گرفته؛ به عنوان مثال در زنجیره تامین دارو، اکنون در کشور ، شبکه‌ای که مدیریت تامین و تدارک دارو را به صورت متمرکز انجام می‌دهد و یک سامانه‌ی یکپارچه‌ی اطلاعاتی برای این منظور توسعه پیدا کرده‌است؛ تجربه‌ای که قابل بسط به دیگر حوزه‌های نظام سلامت است.

 در خدمات بیمارستانی، اکنون با نگاه مدیریت کیفیت فعالیت خوبی انجام گرفته؛ به کار گیری مدل  EFQM در بسیاری از بیمارستان‌ها شکل گرفته و در حال توسعه است. در عرصه‌ی بهبود فرایند‌ها در بیمارستان‌ها نیازمند کار جدی هستیم. ما باید به نظام مند کردن رویه‌های درمانی با نگاه مدیریت فرایند در بیمارستان‌ها و همچنین توسعه ی سیستم‌های اطلاعاتی که بتوانند به صورت یکپارچه و متمرکز اطلاعات بیمارستانی را مدیریت کنند، کمک کنیم. سامانه‌های HIS که بتواند به صورت یکپارچه اطلاعات همه ی فرایندها و رویه‌هایی درمانی موجود در نظام سلامت را مدیریت کنند.

 از دیگر عرصه‌هایی که مهندسین صنایع می توانند به آن ورود کنند، ایجاد سامانه‌ی اطلاعاتی که بتواند تشخیص‌های پزشکی را با هوشمند کردن فرایند‌های درمانی بهبود بخشد. موضوعی که تحت عنوان Intelligent clinical path way به عنوان یک مبحث علمی در دنیا شناخته شده و در حال رشد است. الگوریتم هایی که مبتنی بر داده برای هوشمند کردن فرایند‌های بالینی و توسعه‌ی سیستم‌های اطلاعاتی که این هوشمندی را پشتیبانی کند، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

طراحی شبکه‌ی تشخیص آزمایشگاهی

 اگر بخواهم به صورت مشخص به تجاربی که در این حوزه وجود داشته و به طور مستقیم بنده با آن درگیر بودم اشاره کنم. پروژه اخیر مربوط به طراحی یک شبکه‌ی تشخیص آزمایشگاهی بود. به طوریکه بتوانیم سازمان‌های ارائه دهنده خدمت در نظام سلامت را از الگو‌های ارائه سرویس منفرد به سمت الگو‌های مشارکتی و شبکه‌ای ببریم. انجام این موضوع باعث کاهش شدید هزینه‌های تسهیلات و تجهیزات می‌گردید و در عین حال کیفیت خدمات را بالا می‌برد.

 در حوزه‌ی خدمات آزمایشگاهی، آزمایشگاه‌های منفرد توان سرمایه‌گذاری بر روی تکنولوژی‌های جدید و توان پیاده‌سازی رویه‌های کنترل کیفیت (که پر هزینه هستند) را ندارند. اما اگر به سمت الگو‌های مشارکتی برای سرمایه‌گذاری بروی تکنولوژی‌های جدیدی مانند Mega-Lab ،  که امکان آزمایش حجم زیادی نمونه در زمان کوتاه با بالاترین کیفیت را ایجاد می‌کند، حرکت کنند، این مسئله‌ی جدی در کشور قابل حل است.

 در این پروژه ما ابتدا به دنبال تحلیل این مدل مشارکتی بودیم. چگونگی تشکیل شبکه بین آزمایشگاه‌ها و مدل‌های حکمرانی شبکه‌ای، رویکرد تسهیم منافع و ریسک، ارزیابی اقتصادی، از جمله مقولات پرداخته شده‌بود.

 در طراحی فرایندهایی که در قالب آن تعامل شبکه‌ای شکل بگیرد، بروی مواردی مانند چگونگی پذیرش و انتقال نمونه و درگاه‌های پاسخ دهی و تعامل با مشتری فعالیت صورت گرفت. همچنین شبکه‌ی لجستیک و مکان‌یابی مجموعه‌ها طراحی ‌شد؛ به طور مثال اگر شبکه‌ای بخواهد منطقه‌ی جغرافیای مانند استان تهران را پوشش دهد، این شبکه به چه تعداد عضو نیاز دارد؟  نحوه‌ی دسترسی به اعضا به چه شکل است؟ لجستیک داخل شبکه‌ای به چه نحو اتفاق می‌افتد؟ . این سوالات از جمله سوالاتی بود که در پروژه اخیر به آن پاسخ داده‌شد.

سیستم اطلاعاتی یکپارچه در ارجاعات به پزشک خانواده

 از دیگر فعالیت‌های بنده در نظام سلامت که می‌توان به آن اشاره کرد، پروژه‌ای در حوزه تامین اجتماعی تعریف شد که فرایند‌های ارجاع به پزشک خانواده را پوشش می‌داد و در سال 91 در استان گیلان اجرا شد. از جمله موضوعات مورد بحث در این پروژه این بود که برای پیاده‌سازی یک نظام ارجاع با تمام الزامات آن، نیازمند یک سیستم اطلاعاتی یکپارچه هستیم که بتواند تمامی فرایند‌های نظام ارجاع به پزشک خانواده را پشتیبانی کند. سیستم اطلاعاتی متمرکزی که تمامی ارائه‌دهندگان خدمات، به این سیستم با یک پایگاه‌داده‌ی متمرکز و یکپارچه متصل شده و بتوانند ارائه خدمات را به صورت یکپارچه انجام دهند.  

 از جمله کار‌های دیگر که بنده درگیر آن بودم، بیشتر در لایه حاکمیت نظام سلامت بود. در سال 86 ، نظام برنامه‌ریزی عملیاتی در مجموعه ی وزارت بهداشت و سازمان علوم پزشکی طراحی شد و استقرار پیدا کرد و اکنون در حال ادامه است.

 در سال 87، پروژه برنامه‌ریزی استراتژیک نظام سلامت اجرا شد. کار مشترکی که مبتنی بر اسناد استراتژیکی که قبلا در وزارت بهداشت توسعه داده شده‌بود، بین معاونت‌های مختلف انجام شد. عمده این اسناد توسط بانک جهانی و سازمان جهانی بهداشت (WHA) ایجاد شده‌بود. 28 سند استراژیک دیگر نیز توسعه پیدا کرده‎بود، اما ما نیازمند یکپارچه‌سازی این اسناد بودیم. در آن مقطع این کار با یک روش علمی انجام و منجر به ایجاد یک سند واحد و جامع شد.

 در همان سال 87، مدل EFQM در بیمارستان‌ها پیاده‌‌سازی و یک مدل بومی برای تعالی کیفیت ایجاد شد. که این مدل کیفیت برای جایزه‌ی بهره‌وری و تعالی سازمانی مبنا قرار گرفت و یک جایزه خاص برای سازمان‌های حوزه‌ی سلامت در چند سال متوالی تعریف شد. این مدل در 40 بیمارستان بزرگ در سطح کشور با رویکرد خودارزیابی پیاده‌سازی شد، که برخی از این بیمارستان‌ها در جایزه‌ی بهروه‌وری و تعالی سازمانی شرکت کردند.

اشتراک گذاری مطلب :