براساس نظر بسیاری از محققان مدیریت در عصر حاضر دیگر شرکتها و سازمانهای منفرد نیستند که با یکدیگر به رقابت میپردازند، بلکه این شبکههای کسبوکار هستند که در حال رقابت با یکدیگرند (Zhang, 2006). یک شبکه کسبوکار متشکل از مجموعهای از بازیگران مستقل (افراد و سازمانها) است که از حیث محیط کسبوکار، فرهنگ سازمانی و اهداف عالی متفاوت هستند ولی جهت رسیدن به اهداف مشترک تلاش میکنند (Camarinha-Matos and Afsarmanesh, 2005). این شبکهها در ساختارهای گوناگونی مانند سازمانهای مجازی، زنجیرههای تأمین پویا و خوشههای صنعتی فعالیت میکنند (Afsarmanesh, 2005; Lambert, 2008). تحقیقات جدید اثبات کرده سازمانهایی که اقدام به ایجاد شبکههای همکاری متشکل از مشتریان، تأمینکنندگان، مراکز تحقیقاتی و رقبا کردهاند، به محصولات و خدمات باکیفیتتری دست یافته و در بهرهمندی از نوآوری و خلاقیت موفقتر هستند (Ritter and Gemünden, 2003). بدین ترتیب اهمیت حضور در شبکههای کسبوکار جهت دست یافتن به مزایای رقابتی برای سازمانهای بیش از پیش پررنگ میشود (Gereffi et al., 2005).
تعریف
در چنین فضایی نسلی جدید از مدلهای فعالیت سازمانی تحت عنوان سازمانهای واسطه شکل گرفته است. واسطه در یک شبکه همکاری وظیفه شناسایی و ایجاد فرصتهای همکاری میان اعضای شبکه را برعهده دارد (Camarinha-Matos and Afsarmanesh, 2007). سازمانهای واسطهای بین بازیگران (تولیدکننده، مصرفکننده، کارآفرین و نهادهای حکومتی) گوناگون یک صنعت و یا حوزه کسبوکار فعالیت میکنند و نقش اصلی آنها به همرسانی بازیگران و تسهیل ارتباط بین عناصر مختلف میباشد. هاولز (2006) نهاد واسط را اینگونه تعریف مینماید: «یک سازمان یا بازیگران که بهعنوان یک کارگزار یا واسطه در هر جنبهای از فرایند نوآوری، میان دو یا چند طرف، عمل میکند. فعالیتهای این نهادهای واسط شامل: کمک به فراهم آوردن اطلاعات درباره همکاران بالقوه، واسطهگری برای دادوستد بین دو یا چند طرف، عمل کردن بهعنوان یک میانجی بین سازمانها و بدنههایی که با یکدیگر همکاری دارند و کمک به یافتن مشاوره، تأمین مالی و پشتیبانی برای نتایج نوآورانه همکاریها».
مثال…
برای نمونه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (IDRO) یک سازمان واسطهای است که به سرمایهگذاری و مدیریت بر حوزههای انرژی، بازرگانی، استخراج معادن، کشاورزی و راهآهن میپردازد. این سازمان مأموریت اصلی خود را «تمركز بر مديريت یکپارچه گسترش و نوسازي صنايع هدف از طريق بسيج منابع و فراهمآوري ملزومات توسعه صنعتي پرشتاب، متوازن و رقابتپذير در عرصه جهاني به عنوان سازمانی توسعهای با رویکرد اقتصادی، معین دولت و حامی بخش خصوصی» قرار داده است.
مثال دیگری از نهادهای واسطه بنیادها هستند. بنا بر تعریف حقوقی، بنیادها برای انجام مقصد ویژهای تأسیس میشود و سود ناشی از فعالیتهای بنیادها نیز میبایست در راه امور اجتماعی یا ایدههای مرتبط با مقصد اصلی هزینه شود. کارکرد اصلی بنیادها میدانسازی است و مهمترین ابزار آنها حمایتهای مالی، سرمایهای و دانشی در راه تحقق اهدافشان میباشد. در واقع این نهادها خود وارد عملیات اجرایی نمیشوند بلکه با ابزار سرمایهگذاری زمینه اقدامات کلان در حوزههای مختلف اجتماعی را فراهم میسازند.
منابع
- وحدانی، هانی؛ محمدرضا رسولی و میرسامان پیشوایی. (۱۳۹۶). شناسایی نیازمندیهای غیر کارکردی سازمانهای واسطهای: پژوهش اکتشافی با رویکردمطالعه موردی چندگانه، چهاردهمین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، تهران، انجمن مهندسی صنایع ایران – دانشگاه علم و صنعت ایران.
- Zhang, D. (2006). A network economic model for supply chain versus supply chain competition. Omega, 34(3), 283-295.
- Camarinha-Matos, L. M., & Afsarmanesh, H. (2005). Collaborative networks: a new scientific discipline. Journal of intelligent manufacturing, 16(4-5), 439-452.
- Howells, Jeremy. “Intermediation and the role of intermediaries in innovation.” Research policy 35.5 (2006): 715-728.
- Gereffi, G., Humphrey, J. & Sturgeon, T. (2005). The governance of global value chains. Review of international political economy, 12(1), 78-104.
- Ritter, T., & Gemünden, H. G. (2003). Network competence: Its impact on innovation success and its antecedents. Journal of business research, 56(9), 745-755.