کلید یک سازمان موفق، داشتن فرهنگی مبتنی بر مجموعهای قوی و مشترک از باورها است که توسط استراتژی و ساختار پشتیبانی میشود. وقتی یک سازمان فرهنگ قوی دارد، کارکنان میدانند که مدیریت چگونه میخواهد به هر موقعیتی واکنش نشان دهند و باور دارند که پاسخ مورد انتظار پاسخ مناسب است. همچنین میدانند که برای نشان دادن ارزشهای سازمان پاداش دریافت خواهند کرد. اما برای درک بهتر این موضوع، ابتدا لازم است که تعریفی دقیق از فرهنگ سازمانی و شناخت اهمیت آن در سازمان داشته باشیم.
Culture Is The Organization's Immune system
Michael D. Watkin
فرهنگ سازمانی چیست؟
فرهنگ سازمانی (Organizational Culture) به مجموعه از ارزشها، باورها، نگرشها، رفتارها و عاداتی اشاره دارد که درون یک سازمان شکل میگیرد و هویت و شخصیت این سازمان را تعیین میکند. این فرهنگ سازمانی نه تنها توسط اعضای سازمان داخلی شکل میگیرد بلکه از تأثیرات محیط خارجی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
این مجموعه از اصول و ارزشهایی است که توسط اعضای سازمان به اشتراک گذاشته میشوند و برای رسیدن به اهداف و مأموریت سازمانی تأثیرگذار است. این فرهنگ میتواند تعهد به کیفیت، احترام به همکاران، انعطافپذیری، نوآوری، شفافیت و سایر مقادیر مشترک را دربرگیرد.
فرهنگ سازمانی در تداوم و تغییرات طی زمان شکل میگیرد و به عنوان یک عامل مهم در موفقیت یا شکست سازمانی تأثیرگذار است. این فرهنگ میتواند اثرگذاری بر میزان تعهد و حضور کارکنان، ایجاد انگیزه، تسهیل در فرآیندهای کاری، تداوم توسعه و بهبود، افزایش اثربخشی سازمانی و حفظ ارتباطات سالم داخلی داشته باشد.
انواع فرهنگ سازمانی
محافظهکاری یک فلسفه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که به دنبال ترویج و حفظ نهادها، شیوهها و ارزشهای سنتی است. اصول اصلی محافظهکاری ممکن است در رابطه با فرهنگ و تمدنی که در آن ظاهر میشود متفاوت باشد. فرهنگهای سازمانی محافظه کار تمایلی به پذیرش ایدههای جدید یا تغییر وضعیت موجود ندارند؛ آنها سطح بالایی از مدیریت بوروکراتیک دارند.
فرهنگ بازار مستلزم قرار دادن امتیاز شرکت بر همه چیز است. شرکتهایی که این فرهنگ را اتخاذ میکنند، بسیار نتیجهگرا هستند؛ این سازمانها علاوه بر تشویق کارکنان خود به رقابت با شرکتهای دیگر، آنها را به رقابت بین خودشان نیز تشویق و ترغیب میکنند. بنابراین، افراد درون سازمان میتوانند با غلبه بر همتایان خود در جنبههایی مانند حجم فروش و کارایی، پلههای ترقی را طی کنند.
یک فرهنگ سازمانی عالی ارزش کارکنان خود را برای کسب و کار تشخیص میدهد و در جهت رشد و بهبود هر فرد تلاش میکند. چهار عنصر اصلی برای هر فرهنگ سازمانی بزرگ وجود دارد: رهبری خوب – یک رهبر خوب، دلسوز و رقابتی باشید. یک فرهنگ سازمانی متعالی به پول، زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. کسب و کارها نه تنها باید سود محور باشند، بلکه آنها باید منطبق بر ارزشها و جامعه محور باشند؛ این امر مستلزم ثبات عمل و تعهد و اشتیاق مطلق توسط رهبران شرکت است.
ویژگیهای فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی از هفت ویژگی تشکیل شده است که اولویت آنها از زیاد تا پایین است. هر سازمانی برای هر یک از این ویژگیها ارزش مشخصی دارد. اعضای سازمانها در مورد ارزشی که سازمانشان برای این ویژگیها قائل است قضاوت میکنند و سپس رفتار خود را برای مطابقت با مجموعه ارزشهای درک شده تنظیم میکنند.
بنابراین، ویژگیهایی که هر سازمان باتوجه به اهداف خود به آنها ارزش میدهد، بعد از مدتی به نمادهای فرهنگ سازمانی تبدیل میشوند. این ویژگیها عبارتند از:
- نوآوری (ریسک مداری): شرکتهایی با فرهنگهایی که ارزش بالایی برای نوآوری قائل هستند، کارکنان خود را تشویق میکنند تا در عملکرد شغل خود ریسک کنند و نوآوری کنند.
- توجه به جزئیات (جهتگیری دقیق): این ویژگی، میزان دقت کارکنان را در کار خود تعیین میکند.
- تاکید بر نتیجه (جهتگیری پیشرفت): شرکتهایی که بر نتایج تمرکز میکنند، اما نه بر نحوه دستیابی به نتایج، بر این ارزش تأکید دارند.
- تاکید بر مردم: شرکتهایی که برای این ویژگی ارزش زیادی قائل هستند، به نحوه تأثیر تصمیمهایشان بر افراد سازمانشان اهمیت زیادی میدهند.
- کار تیمی (گرایش همکاری): شرکتهایی که فعالیتهای کاری را به جای افراد، حول محور تیمها سازماندهی میکنند، برای این مورد ارزش زیادی قائل هستند.
- پرخاشگری (گرایش رقابتی): این ویژگی تعیین میکند که آیا از اعضای گروه انتظار میرود که در هنگام برخورد با شرکتهایی که در بازار با آنها رقابت میکنند، قاطع یا راحت باشند.
- ثبات (قاعده گرایی): شرکتی که فرهنگ آن ارزش بالایی برای ثبات قائل است، ماهیت قانون مدار، قابل پیشبینی و بوروکراتیک دارد. این نوع شرکتها معمولاً سطوح ثابت و قابل پیشبینی تولید را ارائه میکنند و در شرایط غیرمتغیر بازار بهترین عملکرد را دارند.
ابعاد فرهنگ سازمانی چیست؟
سازمانها برای جذب و حفظ استعدادهای برتر امروزی باید به عواملی عمیقتر از حقوق نگاه کنند. حقوق بالا میتواند برخی از کارمندان را جذب کند. اما اگر سازمانها فاقد فرهنگی باشند که کارکنان به دنبال آن هستند، برای حفظ طولانیمدت کارمندان با مشکل مواجه خواهند شد. سازمانهای باهوش در حال بررسی چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانی و پرورش فرهنگهای انسانمحور هستند که سالم، ارزشمحور، فراگیر و مبتنی بر اعتماد و قدردانی هستند. پنج بعد اصلی فرهنگ سازمانی عبارتند از
کارفرمایان نقش حیاتی در تداوم یک فرهنگ قوی دارند؛ لذا جهت ترویج یک فرهنگ سازمانی میبایست ابتدا با بهرهگیری از مشاوره مدیریت فرآیند از کارشناسان و متخصصان در این حوزه و استخدام و انتخاب متقاضیانی که باورهای سازمان را به اشتراک میگذارند و در آن فرهنگ پیشرفت میکنند تغییرات را آغاز کنند. گام بعدی، آموزش و اجرای برنامههای مدیریتی جهت ترسیم و تقویت ارزشهای اصلی سازمان میباشد. درنهایت بایستی مدیران ارشد از تخصیص پاداشهای مناسب به کارکنانی که در ایجاد ارزشهای سازمان همکاری دارند و به رسمیت شناخته شدن آنها اطمینان حاصل کنند.
بنابراین یکی از راهکارهای پیشنهادی ثبت فعالیتهای موثر و ارزشمند پرسنل در سازمان و ارائه گزارشات مستمر به مدیران ارشد، استفاده از نرمافزار منابع انسانی میباشد.
همچنین جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره سامانه مدیریت منابع انسانی سجایانگار میتوانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
دلایل اهمیت فرهنگ سازمانی
“فرهنگ شما بر همه چیز از عملکرد گرفته تا نحوه درک شرکت شما تأثیر میگذارد.”
ایجاد یک فرهنگ سازمانی قوی کار آسانی نیست، اما شامل مزایای متعددی میشود که از نمونههای آن میتوان به کمک به استخدامکنندگان جهت جذب نامزدهای نخبه و حفظ استعدادهای برتر اشاره کرد. علاوه بر آن، نشان داده شده است که سطوح مشارکت کارکنان، بهرهوری و عملکرد را بهبود میبخشد.
برای اینکه درک بهتری از اهمیت ایجاد یک فرهنگ سازمانی قوی داشته باشید، هفت مورد اصلی این موضوع را بررسی میکنیم:
- هویت داخلی و خارجی شرکت شما را مشخص میکند.
- فرهنگ سازمانی در مورد زندگی ارزشهای اصلی شرکت شما است.
- فرهنگ شما میتواند کارمندان را به مدافعان(یا منتقدان) تبدیل کند.
- فرهنگ سازمانی قوی به شما کمک میکند تا بهترین افراد خود را حفظ کنید.
- فرهنگ با عملکرد خوب به مطرح شدن در بازار رقابتی کمک میکند.
- فرهنگ شما شرکت شما را به یک تیم تبدیل میکند.
- فرهنگ بر عملکرد و رفاه کارکنان تأثیر میگذارد.
فرهنگ سالم یکی از اصول یک شرکت موفق است. هر کسبوکاری دارای فرهنگی است، خواه عمداً طراحی شده باشد یا به طور تصادفی شکل گرفته باشد. مأموریت و ارزشهای سازمان، سبکهای رهبری، انتظارات از رفتار کارکنان، عملیات روزانه کسبوکار، فرآیندهای تصمیمگیری، فضای کاری فیزیکی و مهمتر از همه افراد برای ایجاد یک محیط منحصربهفرد ترکیب میشوند.
ضروری است که بهجای واگذاری آن به شانس، فرهنگی را که میخواهید در شرکت خود ببینید، ایجاد کنید. پنج مرحله جهت توسعه فرهنگ سازمانی، بدین شرح میباشند:
- بپذیرید که فرهنگ شرکت مهم است.
- ماموریت، ارزشها و اهداف شرکت را تعریف و به اشتراک بگذارید.
- ارتباط سالم را تشویق کنید.
- رفاه کارکنان را در اولویت قرار دهید.
- به طور مستمر فرهنگ را، نظارت کرده و پرورش دهید.
تغییر دادن و متحولسازی فرهنگ یک سازمان بدون توجه ویژه به پویاییهای احساسی و اجتماعی افراد حاضر در آن امکانپذیر نیست و در این مسیر باید دست به اقدامات خاصی زد که آگاهی از آنها بر تمام مدیران بهویژه مدیران تازهکاری که تجربهای درزمینه تغییر دادن سطوح فرهنگ سازمانی ندارند واجب و ضروری است.